صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "د" - فارسی به انگلیسی
دارای زدگی شدن
دارای زدگی کردن
دارای زغال
دارای زه در آورده شده (راکت تنیس
دارای زه شل (راکت تنیس
دارای ساختار کردن
دارای سازمان خوب
دارای ساقه از نوعی بخصوص
دارای ساقه کنده شده
دارای سایه آفتاب کردن
دارای سایه رنگ
دارای سبک خاص کردن
دارای سبک زمان خود (هنر- ادبیات)
دارای سبک مشخص
دارای سبک کردن
دارای ستاک از نوعی بخصوص
دارای ستون سرآزاد
دارای ستون فقرات
دارای ستون مهره
دارای سر و وضع خوب
دارای سرم
دارای سروکار با واقعیات
دارای سرچشمه روانی
دارای سرکه (شیمی)
دارای سرگیجه
دارای سطح سخت و نازک کردن (فلز کاری)
دارای سطح مرصع
دارای سطح ناصاف
دارای سطح گوهر نشان
دارای سطوح مختلف کردن (جواهرسازی)
دارای سعه نظر
دارای سلطه و تفوق
دارای سلیقه های گوناگون
دارای سلیقه و تفکر متوسط (عامیانه)
دارای سلیقه و تفکر متوسط(عامیانه)
دارای سم
دارای سن بخصوص
دارای سن کافی برای ازدواج
دارای سنت طولانی
دارای سنتوری
دارای سه قسمت
دارای سه نسخه
دارای سوء نیت
دارای سوئ ظن
دارای سوئ نیت
دارای سکنه
دارای سکنه کردن
دارای سکه از دو فلز
بیشتر