صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "س" - فارسی به انگلیسی
سازمان دهی کردن
سازمان دولتی
سازمان سری و قانون شکن
سازمان سیاسی
سازمان فرهنگی
سازمان فروش مقالات به روزنامه ها و مجلات
سازمان محافظت
سازمان محلی (پروتستان)
سازمان مخفی
سازمان ملل
سازمان نیافته
سازمان نیکوکاری
سازمان های دولتی
سازمان های ملی بهداشت
سازمان های کلیسایی برپایه خودمختاری هر کلیسا و اعضای آن (مسیحیت)
سازمان هیئت مبلغین
سازمان وحدت افریقا
سازمان پژوهشی (خودمانی)
سازمان پژوهشی (عامیانه)
سازمان کشورهای امریکایی
سازمان کشورهای صادر کننده نفت
سازمان کشورهای صادرکننده نفت
سازمان کلیسایی هر ناحیه
سازمان یافتن
سازمان یافته
سازماندهی
سازماندهی کردن
سازمانگر
سازمانی
سازمند سازی
سازمند کردن
سازمندی
سازند
سازنده
سازنده اسم فعل
سازنده بام
سازنده داستان دروغین
سازنده صندلی حصیری
سازنده وجه وصفی حال
سازنده ویسکی قاچاق (عامیانه)
سازنده کلاه زنانه
سازندگر
سازندگی
سازه
سازه ای
سازه ای (ریاضی)
سازه خواب (مهجور)
سازه شناسی (زبان شناسی)
بیشتر