صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "س" - فارسی به انگلیسی
سرخ واژه
سرخ پوست
سرخ چرده
سرخ چشمی (پزشکی)
سرخ چوب (گیاه شناسی)
سرخ کردن
سرخ کردن (به ویژه از شرم و غیره)
سرخ کردن به سرعت با کمی روغن
سرخ کردن در روغن و سپس با کمی آب جوشاندن (خوراکپزی)
سرخ کردن در روغن و سپس با کمی آب جوشاندن(خوراکپزی)
سرخ کردن سریع (خوراکپزی)
سرخ کرده
سرخ گویچه (زیست شناسی)
سرخ گیسو
سرخ گیلاسی
سرخاب
سرخاب (جانورشناسی)
سرخاب زدن
سرخالی
سرخانه
سرخانوار
سرخجه
سرخجه (پزشکی)
سرخجه کاذب
سرخدار
سرخدار (گیاه شناسی)
سرخر
سرخر (عامیانه)
سرخرگ
سرخرگ (کالبدشناسی)
سرخرگ زند زبرین
سرخرگ سبات (کالبدشناسی)
سرخرگ کاروتید
سرخرگ کاروتید (کالبدشناسی)
سرخرگچه
سرخرگچه (کالبدشناسی)
سرخرگی
سرخرید
سرخس
سرخس (گیاه شناسی)
سرخس درختی (گیاه شناسی)
سرخلق
سرخم کردن
سرخمیده
سرخو (جانورشناسی)
سرخواننده (مونث)
سرخود
سرخود (عامیانه)
بیشتر