صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "س" - فارسی به انگلیسی
سرد شونده با آب
سرد مزاج
سرد مزاج (زن)
سرد نسبی
سرد نگهداشتن
سرد و اخم آلود
سرد و بی احساس
سرد و بی حال
سرد و بی روح (چشم و حالت آن)
سرد و بیروح
سرد و رسمی
سرد و سوز آور
سرد و سوزآور
سرد و عاری از احساس
سرد و علمی و غیر عاطفی
سرد و مرطوب (آب و هوا)
سرد و نامطلوب
سرد و چسبناک
سرد و گرم روزگار را نچشیده
سرد و گرم چشیده
سرد و گرم کردن فلز
سرد کردن
سرد کن
سرداب
سردابه
سردابه کلیسا
سردادن
سردار
سرداری
سردبر
سردبیر
سردبیر ارشد
سردبیر بودن
سردبیر روزنامه
سردبیری
سردبیری کردن روزنامه و مجله
سردخانه
سردخانه اجساد
سردخو
سردر
سردر آوردن از
سردر ساختمان
سردر نیاوردنی
سردر گم بودن
سردر گم کردن
سردر گمی
سردرآوردن از خط ناخوانا
سردرد
بیشتر