صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "س" - فارسی به انگلیسی
سر به جیب
سر به جیب (انسان)
سر به جیب تفکر فرو بردن
سر به دم حرکت کردن (رانندگی)
سر به راه
سر به راهی
سر به زیر
سر به زیر افکندن گیاه
سر به سر
سر به سر پایین تر از خود گذاشتن
سر به سر کسی گذاشتن
سر به سر کسی گذاشتن (خودمانی)
سر به سر کسی گذاشتن (عامیانه)
سر به سر گذار
سر به سر گذاشتن
سر به سر گذاشتن (عامیانه)
سر به سر گذاشتن به طور دوستانه
سر به سر گذاشتن بیخود
سر به فلک کشیدن
سر به فلک کشیده
سر به نیست کردن به طور کامل
سر به هوا
سر به هوا ( عامیانه)
سر به هوا (عامیانه)
سر به هوایی
سر به هوایی کردن
سر بهوا
سر تا سر
سر تا سر اقیانوس اطلس
سر تاماس وایات
سر تپه
سر تیز
سر تیز کردن با چاقو
سر جای اول گذاری
سر جلودار شدن
سر جلوداران
سر جمع
سر جوش
سر حال
سر حال (خودمانی)
سر حال بودن
سر حالی
سر حد
سر حد میان دو ناحیه
سر حد میان دو کشور
سر حدی
سر حکم
سر خاندان
بیشتر