سنگربندی کردن

سنگربندی کردن در خیابان ها

سنگریزه

سنگریزه (زمین شناسی)

سنگریزه دار

سنگریزه دار (روکار ساختمان)

سنگریزه ریختن دور ریل های راهآهن

سنگریزه ساییده

سنگساب

<hr> مترادف سنگسار : سنگباران، رجم، سنگلاخ، سنگستان

مترادف سنگسار : سنگباران، رجم، سنگلاخ، سنگستان

سنگسار

سنگسار کردن

سنگستان

سنگشار (زمین شناسی)

سنگفرش

سنگفرش کردن

سنگفرش کف خیابان و کوچه

<hr> مترادف سنگلاخ : ریگزار، ریگستان، سنگستان، زمین پرسنگ <hr> متضاد سنگلاخ : شن زار

مترادف سنگلاخ : ریگزار، ریگستان، سنگستان، زمین پرسنگ متضاد سنگلاخ : شن زار

سنگلاخ

سنگناک

<hr> مترادف سنگواره : فسیل

سنگواره

سنگواره ای

سنگواره سان

سنگواره شدن

سنگواره شدگی

سنگواره کردن

سنگپاره

سنگپوز

سنگپوز (جغرافی)

سنگپوش

سنگچین

سنگچین کردن

سنگک

سنگی

<hr> مترادف سنگین : وزین، پروزن، گران ، ثقیل، درشت، گرانبار، باوقار، جاافتاده، رزین، متین، موقر ، بدگوار، دیرهضم ، دشخوار، دشوار، تحمل ناپذیر، غیرقابل تحمل، زننده، پرقیمت، گران، گرانبها، قیمتی، پرهزینه، مجلل <hr> متضاد سنگین : سبک، جلف، خوشگوار

مترادف سنگین : وزین، پروزن، گران ، ثقیل، درشت، گرانبار، باوقار، جاافتاده، رزین، متین، موقر ، بدگوار، دیرهضم ، دشخوار، دشوار، تحمل ناپذیر، غیرقابل تحمل، زننده، پرقیمت، گران، گرانبها، قیمتی، پرهزینه، مجلل متضاد سنگین : سبک، جلف، خوشگوار

سنگین

سنگین (بسیار)

سنگین (دنده اتومبیل)

سنگین (رنگ و لباس)

سنگین (صنایع)

سنگین (عامیانه)

سنگین (لباس و رفتارو سخن)

سنگین اسلحه

سنگین بار

سنگین بار کردن

سنگین بارانه

سنگین بودن

سنگین تر بودن

سنگین تر کردن

سنگین دل

سنگین شدن

فارسی به انگلیسی

واژه های حرف "س" - فارسی به انگلیسی