صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ش" - فارسی به انگلیسی
شانس (عامیانه)
شانس بد
شانس برد در شرط بندی و مسابقه
شانس موفقیت
شانسی
شانسی بودن
شانه
شانه آویز
شانه اسب
شانه انداز
شانه انگبین
شانه اویز
شانه ای
شانه ای (کالبد شناسی)
شانه با دندانه های ظریف
شانه بالا انداختن
شانه بالا اندازی
شانه بطری
شانه به سر
شانه به سر (جانورشناسی)
شانه خالی
شانه خالی کردن
شانه خالی کردن (مجازی)
شانه خالی کردن از
شانه خالی کردن از کار مشکل
شانه خالی کردن با بهانه
شانه خالی کردن با حیله گری
شانه خاکی جاده
شانه دان
شانه دندانه باریک
شانه زدن
شانه زن
شانه ساز
شانه سر خروس و غیره
شانه عسل
شانه فشنگ
شانه نکرده
شانه ها را پایین گرفتن
شانه و مرتب کردن
شانه پهن
شانه پوش
شانه پوش در مراسم برخی کلیساها
شانه چرخان (عضله)
شانه کردن پشم
شانه کردن گیسو
شانه گردان (عضله)
شانکر
شانکر (پزشکی)
بیشتر