صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ش" - فارسی به انگلیسی
شخص موافق
شخص مورد بررسی
شخص مورد بیزاری
شخص مورد تکریم
شخص مورد علاقه
شخص مورد پرستش
شخص ناچیز
شخص ندار
شخص نفرت انگیز (خودمانی)
شخص نفرت انگیز (عامیانه)
شخص هراس انگیز
شخص هشتاد تا نود ساله
شخص هول انگیز
شخص وازده
شخص وحشت زا
شخص وزیر
شخص پر نفوذ و قدرت
شخص چشمگیر (عامیانه)
شخص کم اهمیت
شخص گرفته شده
شخص گزیده شده
شخص گمنام
شخصا
شخصی
شخصی (دستور زبان)
شخصی دارای درآمد ثابت از کرایه خانه
شخصی کردن
شخصیات
شخصیت
شخصیت (آثار ادبی)
شخصیت (مجازی)
شخصیت اصلی
شخصیت اصلی (مونث)
شخصیت اصلی داستان
شخصیت اصلی فیلم
شخصیت اصلی نمایشنامه
شخصیت برجسته
شخصیت حقوقی
شخصیت دادن
شخصیت دادن به جانور
شخصیت دادن به شی ئ
شخصیت سرشناس
شخم
شخم زدن
شخم زدن و کشت کردن (گیاه شناسی)
شخم زن
شخم زن (مرد)
شخمگر
بیشتر