صحنه ی پاتیناژ

صحنهآرایی

صحنهآرایی (تئاتر)

<hr> مترادف صحه : تصدیق، گواهی، امضا، توشیح، بهداشت، صحت

مترادف صحه : تصدیق، گواهی، امضا، توشیح، بهداشت، صحت

صحه

صحه ملوکانه

صحه گذار

صحه گذاردن

صحه گذارنده

<hr> مترادف صحه گذاری : تایید، تصویب

مترادف صحه گذاری : تایید، تصویب

صحه گذاری

صحه گذاشتن

صحه گذاشتن بر

<hr> مترادف صحی : بهداشتی

صحی

<hr> مترادف صحیح : حقیقی، درست، صواب، واقعی، سالم، بی عیب، راست، سقیم <hr> متضاد صحیح : سقیم <hr> برابر پارسی : درست، بایسته، خوب ونیک

مترادف صحیح : حقیقی، درست، صواب، واقعی، سالم، بی عیب، راست، سقیم متضاد صحیح : سقیم برابر پارسی : درست، بایسته، خوب ونیک

صحیح

صحیح (دستور زبان)

صحیح (عدد)

صحیح است

<hr> برابر پارسی : تندرست

صحیح البنیه

<hr> مترادف صحیح العمل : درستکار، فریور <hr> متضاد صحیح العمل : دغلکار <hr> برابر پارسی : درستکار، درست کردار

مترادف صحیح العمل : درستکار، فریور متضاد صحیح العمل : دغلکار برابر پارسی : درستکار، درست کردار

صحیح العمل

<hr> مترادف صحیح المزاج : تندرست، سالم، سرحال <hr> متضاد صحیح المزاج : علیل المزاج <hr> برابر پارسی : تندرست

مترادف صحیح المزاج : تندرست، سالم، سرحال متضاد صحیح المزاج : علیل المزاج برابر پارسی : تندرست

صحیح المزاج

صحیح و درست (عامیانه)

صحیح و سالم

صحیح و سالم بودن

صحیح کردن

<hr> برابر پارسی : به درستی

صحیحا

<hr> مترادف صحیفه : دفتر، رساله، کتاب، مصحف، نامه، ورق

مترادف صحیفه : دفتر، رساله، کتاب، مصحف، نامه، ورق

صحیفه

صحیه

<hr> مترادف صخره : تخته سنگ <hr> برابر پارسی : خاره، سنگ، سنگ خارا

مترادف صخره : تخته سنگ برابر پارسی : خاره، سنگ، سنگ خارا

صخره

صخره آبگیر

صخره آبگیر (جغرافی)

صخره بستر

صخره بلند و پرشیب

صخره خاره

صخره دار

صخره دیوار

صخره دیواره مانند

صخره زیر آب

صخره عمود

صخره مرجانی

<hr> برابر پارسی : سد، سَد

واژه های حرف "ص" - فارسی به انگلیسی