<hr> مترادف صمیم : خالص، محض، بی آلایش، پاک، صمیمی، ناب، میان، وسط <hr> متضاد صمیم : ناسره <hr> برابر پارسی : ناب، برگزیده، تَک، ژرفا

مترادف صمیم : خالص، محض، بی آلایش، پاک، صمیمی، ناب، میان، وسط متضاد صمیم : ناسره برابر پارسی : ناب، برگزیده، تَک، ژرفا

صمیم

<hr> مترادف صمیمانه : اخلاص آمیز، بااخلاص، صادقانه، قلباً، مخلصانه <hr> متضاد صمیمانه : غیرصمیمانه <hr> برابر پارسی : پاکدلانه، از ته دل، پایمردانه

مترادف صمیمانه : اخلاص آمیز، بااخلاص، صادقانه، قلباً، مخلصانه متضاد صمیمانه : غیرصمیمانه برابر پارسی : پاکدلانه، از ته دل، پایمردانه

صمیمانه

صمیمانه درخواست کردن

صمیمانه صحبت کردن

صمیمانه و کورکورانه

<hr> مترادف صمیمی : بااخلاص، بامحبت، خالص، راستین، صمیم، مخلص، یکرنگ <hr> متضاد صمیمی : دورو، غیرصمیمی <hr> برابر پارسی : خودمانی

مترادف صمیمی : بااخلاص، بامحبت، خالص، راستین، صمیم، مخلص، یکرنگ متضاد صمیمی : دورو، غیرصمیمی برابر پارسی : خودمانی

صمیمی

صمیمی (خودمانی)

صمیمی (عامیانه)

صمیمی و متحد

<hr> مترادف صمیمیت : ارادت، خلوص، دوستی، محبت، مودت، وداد، وفا، یکدلی، یکرنگی، یگانگی <hr> متضاد صمیمیت : دورنگی، دورویی <hr> برابر پارسی : یکرنگی، یگانگی، بی آلایشی، پاکدلی، خودمانی

مترادف صمیمیت : ارادت، خلوص، دوستی، محبت، مودت، وداد، وفا، یکدلی، یکرنگی، یگانگی متضاد صمیمیت : دورنگی، دورویی برابر پارسی : یکرنگی، یگانگی، بی آلایشی، پاکدلی، خودمانی

صمیمیت

<hr> مترادف صناعت : پیشه، حرفه، صنعت، کار، هنر

مترادف صناعت : پیشه، حرفه، صنعت، کار، هنر

صناعت

<hr> برابر پارسی : پیشه ها، ساخته ها، هنرها

برابر پارسی : پیشه ها، ساخته ها، هنرها

صنایع

صنایع ادبی

صنایع بدیع

صنایع بدیعی

<hr> برابر پارسی : هنرهای دستی، فرآورده های دستی

برابر پارسی : هنرهای دستی، فرآورده های دستی

صنایع دستی

صنایع مستظرفه

صنایع یدی

<hr> برابر پارسی : دمپایی، کفشک

برابر پارسی : دمپایی، کفشک

صندل

صندل (گیاه شناسی)

صندل سرخ

صندل پوش

<hr> برابر پارسی : چهارپایه، کرسی

برابر پارسی : چهارپایه، کرسی

واژه های حرف "ص" - فارسی به انگلیسی