صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ع" - فارسی به انگلیسی
عمل امده
عمل انبوه سازی
عمل انتفاعی
عمل انجام شده
عمل انعکاس
عمل اهرم
عمل اوردن
عمل ایستادن
عمل با چنگال گرفتن
عمل بار کردن
عمل بد
عمل بریدن
عمل بزرگوارانه
عمل بستری کردن
عمل بلااعتبار
عمل بلند کردن
عمل بلند کردن بازور
عمل به مثل
عمل به مثل کردن
عمل به مثل کردن در عشق و دوستی
عمل بی مورد
عمل تحریک آمیز
عمل تراشیدن
عمل تسلیم شدن
عمل تصادفی
عمل تفریق (حساب)
عمل تقسیم را انجام دادن (ریاضی)
عمل تکرار شده
عمل جراحی
عمل جراحی کردن
عمل حاکی از زود باوری
عمل حاکی از مهربانی
عمل خشونت آمیز
عمل خشونتآمیز
عمل خصمانه
عمل خصومت آمیز هنگام عزیمت
عمل خصومتآمیز هنگام عزیمت
عمل خلاف (حقوق)
عمل خلاف قانون
عمل خودانگیخته
عمل خیانت آمیز
عمل دریدن
عمل دم کردن
عمل دمزنی
عمل دویدن
عمل ریاکارانه
عمل ریختن
عمل زدن
بیشتر