صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "غ" - فارسی به انگلیسی
غیر تجربی
غیر تجملی
غیر تحت اللفظی
غیر تخصصی کردن
غیر تخیلی
غیر تصنعی
غیر تعمدی
غیر تولیدی
غیر ثابت
غیر جاری
غیر جالب توجه
غیر جدی
غیر جسمانی
غیر جسمی
غیر جسیم
غیر جنسی
غیر حاصلخیز
غیر حتمی
غیر حرفه ای
غیر حساس
غیر حقیقی
غیر حلقوی شدن
غیر حلقوی کردن
غیر حیاتی
غیر خالص
غیر خاکی
غیر خصوصی کردن
غیر خودمانی کردن
غیر خوراکی
غیر دستوری
غیر دقیق
غیر دمکراتیک
غیر دنیوی
غیر دوستانه
غیر دوستانه (رفتار)
غیر دولتی سازی
غیر دولتی کردن
غیر ذی حیات
غیر ذی علاقه
غیر ذیروح
غیر ذیعقل
غیر رایج
غیر رزمی
غیر رسمی
غیر رسمی (اعتصاب)
غیر رسمی (پادشاه)
غیر رسمی سازی
غیر رسمی کردن
بیشتر