هریس

هریسه

هرینگ (جانور شناسی)

هریک

هریک (امتیاز مسابقه)

<hr> مترادف هزار : الف، بلبل، عندلیب، هزاردستان | بلبل، عندلیب، هزاردستان

مترادف هزار : الف، بلبل، عندلیب، هزاردستان | بلبل، عندلیب، هزاردستان

هزار

هزار برابر

هزار بیشه

هزار تو

هزار دانه

هزار دره

هزار فامیل

هزار فن

هزار لا

هزار لقمه

هزار میلیون

هزار هزار

هزار پا

هزار پا (جانور شناسی)

هزار پیشه

هزار چشان

هزار گرم

هزاران

هزاران سال

هزاران هزار

هزاران هزار (عامیانه)

هزاربیشه

هزارتو

هزاردانه

هزاردره

هزارستان

هزارلا

هزارم

هزارمی

هزارمین

هزارمین (خودمانی)

هزارمین (عامیانه)

هزاره

هزاره حکومت مسیح

هزاره پوش

هزارها

هزارپا

هزارپا (جانورشناسی)

هزارچشان

<hr> مترادف هزال : بذله گو، شوخ، لطیفه پرداز، لطیفه گو، لوده، هزل گو <hr> متضاد هزال : جدی

مترادف هزال : بذله گو، شوخ، لطیفه پرداز، لطیفه گو، لوده، هزل گو متضاد هزال : جدی

هزال

هزج

<hr> مترادف هزل : بذله گویی، جوک، شوخی، طیبت، ظرافت، لاع، لافی، لطیفه، لودگی، مزاح، مسخرگی، مسخره، مطایبه، هجا، هجو <hr> برابر پارسی : شوخی، یاوه

مترادف هزل : بذله گویی، جوک، شوخی، طیبت، ظرافت، لاع، لافی، لطیفه، لودگی، مزاح، مسخرگی، مسخره، مطایبه، هجا، هجو برابر پارسی : شوخی، یاوه

هزل

هزل آمیز

فارسی به انگلیسی

واژه های حرف "ه" - فارسی به انگلیسی