صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "چ" - فارسی به انگلیسی
چرخ کردن
چرخ کودک
چرخ گردان گر (مکانیک)
چرخ گردان گر(مکانیک)
چرخ گوشت
چرخاب
چرخاب داشتن
چرخان
چرخان بودن
چرخان در
چرخان رو به بالا
چرخاندن
چرخاندن بادبان کشتی
چرخاندن به سویی
چرخاندن دوربین فیلم برداری
چرخاندن سکان کشتی به چپ
چرخاندن مایع
چرخانه
چرخانه (برق و مکانیک)
چرخانه هواپیما
چرخبال
چرخبال (عامیانه)
چرخدار
چرخدار (ماشین تحریر برقی و واژه پردازها)
چرخدر
چرخساز
چرخش
چرخش 180 درجه
چرخش انگیز
چرخش به دور خود
چرخش به دور محور
چرخش به یک طرف
چرخش در کشتی بادبانی
چرخش دوربین
چرخش روبه بالا
چرخش زا (مکانیک)
چرخش سنج
چرخش شمار
چرخش معکوس
چرخش ناگهانی
چرخش نما
چرخش و فرود هواپیما
چرخش پذیر
چرخش کامل
چرخش کشت
چرخش گوی در جهت حرکت آن (تنیس)
چرخشت
چرخشگاه
بیشتر