صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "چ" - فارسی به انگلیسی
چنبره در موتور
چنبره در کفش
چنبره زدن
چنبرچه
چنبری
چنبه
چنبه (بیس بال و کریکت)
چنبه کوب کردن
چنبک
چنبک زدن
چنته
چنته (گیاه یا جانور)
چند
چند (عامیانه)
چند آهنگی (موسیقی)
چند آوایی (موسیقی)
چند اتاق تودرتو
چند اتاق در یک طبقه از ساختمان
چند اوایی
چند باره
چند بارگی
چند بخشی
چند بخشی کردن
چند بر
چند بر (هندسه)
چند بر کردن (جواهرسازی)
چند برابر
چند برگی کردن
چند تا
چند تا (عامیانه)
چند تایی
چند تایی شدن
چند تایی کردن
چند تبار
چند تباری
چند توپ را در هوا این دست و آن دست کردن
چند تکه کردن
چند جانبه
چند جمله ای
چند جمله ای (ریاضی)
چند جنبشی
چند جنبهای
چند جوره
چند خدا پرستی
چند در صد
چند درصد
چند دستگی
چند دستگی (نادر)
بیشتر