صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ک" - فارسی به انگلیسی
کار بی دردسر (خودمانی)
کار بی دردسر (عامیانه)
کار بی شرمانه
کار بی فایده
کار بیهوده
کار ترازی
کار تفریحی
کار تقوا آمیز
کار تلنبار شده
کار تند و پراشتیاق (عامیانه)
کار جامه
کار حاکی از بی جربزگی
کار خارق العاده
کار خانه
کار خدا
کار خراب کن
کار خشم انگیز
کار خشونت آمیز
کار خشونتآمیز
کار خطرناک
کار خلا ف قانون
کار خلاقه
کار خنده دار (خودمانی)
کار خنده دار (عامیانه)
کار خیر انجام دادن
کار خیریه
کار دادن
کار دادن به
کار دادی
کار در برابر دریافت اعانه
کار در حین تحصیل
کار در دشت یا صحرا
کار در موسسات رفاه عمومی
کار درمانی (پزشکی)
کار دست
کار دستور
کار دستی
کار دشمنی آمیز
کار دشوار
کار دشوار (خودمانی)
کار دشوار (عامیانه)
کار دفتری
کار دکتری
کار دیگر
کار ذوقی
کار را برای کسی آسان کردن
کار راه انداز
کار روز مزد
بیشتر