کاغذ هند

کاغذ ورق بزرگ

کاغذ ولم

کاغذ پاره

کاغذ پالونه

کاغذ پاپیروس (گیاه شناسی)

کاغذ پوست نما

کاغذ پوست پیازی

کاغذ پوستی

کاغذ پیشنویس

کاغذ چروکی

کاغذ کاربن

کاغذ کاهی

کاغذ کپی

کاغذ کپیه

کاغذ گراورسازی

کاغذ گرده برداری

کاغذ گیر

کاغذ یادداشت

کاغذبری

کاغذی

کافئین

کافت

کافتن

کافته

کافتگر

کافتی

<hr> مترادف کافر : بت پرست، بدکیش، بی ایمان، بی دین، زندیق، لامذهب، مرتد، مشرک، ملحد، منافق، ناسپاس <hr> متضاد کافر : مؤمن <hr> برابر پارسی : بی دین، بی خدا، خدا نشناس

مترادف کافر : بت پرست، بدکیش، بی ایمان، بی دین، زندیق، لامذهب، مرتد، مشرک، ملحد، منافق، ناسپاس متضاد کافر : مؤمن برابر پارسی : بی دین، بی خدا، خدا نشناس

کافر

کافر حربی

کافر کیشی

کافرانه

کافرماجرا

کافری

کافش

کافش اتم

کافش هسته ای

کافشی

کافشی اتم

کافشی یاخته

کافنده

<hr> مترادف کافه : چایخانه، رستوران، قهوه خانه، کافه رستوران <hr> برابر پارسی : چایخانه، نوشگاه

مترادف کافه : چایخانه، رستوران، قهوه خانه، کافه رستوران برابر پارسی : چایخانه، نوشگاه

کافه

کافه تریا

کافه همگی

کافور

کافوردار

کافوری

<hr> مترادف کافی : بسنده، بس، مشبع، مکفی، وافی، باکفایت <hr> برابر پارسی : بسنده، بایسته، بس

مترادف کافی : بسنده، بس، مشبع، مکفی، وافی، باکفایت برابر پارسی : بسنده، بایسته، بس

کافی

کافی (قدیمی)

فارسی به انگلیسی

واژه های حرف "ک" - فارسی به انگلیسی