صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ک" - فارسی به انگلیسی
کامپیون (گیاه شناسی)
کامکار
کامکاری
کامکی
کامی
کامی کازی
کامیاب
کامیاب بودن
کامیاب شدن
کامیاب شدن (خودمانی)
کامیاب شدن (عامیانه)
کامیاب نشدن
کامیابی
کامیابی خوبان و شکست بدان (ادبیات)
کامیابی چشمگیر
کامیون
کامیون اسباب کشی
کامیون بزرگ
کامیون تانک دار
کامیون حمل زباله
کامیون خاک کش
کامیون رانی کردن
کامیون سردخانه دار ویژه حمل گوشت
کامیون مخصوص حمل مبل
کامیون نفتکش
کامیون ویژه حمل اتومبیل های اسقاطی
کامیون کـوچـک
کامیون کوچک
کامیون کوچک و تاقدار
کامیون کوچک(1)
کان
کان آوار حاصل از حفاری
کان جوی
کان جویی کردن
کان شناس
کان شناسی
کان لم یکن
کان لم یکن (حقوق)
کان لم یکن تلقی کردن
کان لم یکن کردن
کان ماده
کان کاوی کردن
کان کن
کان کنی
کانآوار حاصل از حفاری
کانا
کاناب
کانادا
بیشتر