صفحه اصلی
فارسی به انگلیسی
واژه های حرف "ی" - فارسی به انگلیسی
یک دست
یک دست جوجه
یک دست صدا ندارد
یک دست کردن
یک دسته جوجه های همزاد
یک دسته سرباز
یک دسته ماهی
یک دسته موشک
یک دسته کلید
یک دفعه
یک دفعه دیگر
یک دل و یک زبان گفتن
یک دلار (خودمانی)
یک دلار (عامیانه)
یک دم
یک دنده
یک دنده (عامیانه)
یک دندگی
یک دنیا
یک دنیا (عامیانه)
یک دهم
یک دهم گالن
یک دو کردن
یک دوازدهم
یک دور
یک دور کامل زدن
یک دوره مسابقات
یک ذره
یک ذره جابجا کردن
یک ذره عوض کردن
یک راست
یک راهه
یک رای
یک رشته دروغ
یک رو
یک روز در میان
یک روز صبح زود
یک روزی
یک روند
یک روند کردن
یک رویی
یک ریخت
یک ریز
یک ریلی
یک زبان
یک زبانی
یک زنه
یک زوری زد
بیشتر