عایشه

<hr> مترادف عایق : بازدارنده، رادع، مانع، نارسانا <hr> متضاد عایق : رسانا، هادی <hr> برابر پارسی : بازدار، بازدارنده، پیشگیر، نارسانا

مترادف عایق : بازدارنده، رادع، مانع، نارسانا متضاد عایق : رسانا، هادی برابر پارسی : بازدار، بازدارنده، پیشگیر، نارسانا

عایق

عایق الکتریکی

عایق بندی

عایق بندی کردن

عایق رطوبت

عایق رطوبتی

عایق رطوبتی قیر مانند

عایق شده

عایق پتویی

<hr> برابر پارسی : پرفرزند، خانوار مند

برابر پارسی : پرفرزند، خانوار مند

عایله مند

<hr> مترادف عبا : بالاپوش، جامه، ردا <hr> برابر پارسی : بالاپوش

مترادف عبا : بالاپوش، جامه، ردا برابر پارسی : بالاپوش

عبا

عبا باقی

عباد الله

عبادات مسیحی

<hr> مترادف عبادت : بندگی، پرستش، طاعت، عبودیت، نسک، نیایش <hr> برابر پارسی : پرستش، ستودن، ستایش، نیایش

مترادف عبادت : بندگی، پرستش، طاعت، عبودیت، نسک، نیایش برابر پارسی : پرستش، ستودن، ستایش، نیایش

عبادت

عبادت ترسا

عبادت معدن

عبادت ها

عبادت کننده

<hr> مترادف عبادتگاه : بیعت، پرستشگاه، خانقاه، صومعه، عبادتخانه، کنشت، مسجد، معبد <hr> برابر پارسی : نیایشگاه، پرستشگاه، مَزکَت

مترادف عبادتگاه : بیعت، پرستشگاه، خانقاه، صومعه، عبادتخانه، کنشت، مسجد، معبد برابر پارسی : نیایشگاه، پرستشگاه، مَزکَت

عبادتگاه

عبادتگاه ترسایان

عبادتگاه صوفیان

عبادتگاه یهودیان

عبادنا

عبادنا مومنین

عباده

عبارات

عبارات تاکیدی

<hr> مترادف عبارت : بند، جمله، گزاره، بیان، تعبیر، تکلم <hr> برابر پارسی : گزاره فراز، سخن، گزاره

مترادف عبارت : بند، جمله، گزاره، بیان، تعبیر، تکلم برابر پارسی : گزاره فراز، سخن، گزاره

عبارت

عبارت است از

<hr> برابر پارسی : بر این پایهاند که، بر این پایهاند

برابر پارسی : بر این پایهاند که، بر این پایهاند

عبارت بودن از

عبارت مثبت

عبارت پروری

عبارت کردن

عبارتست

<hr> برابر پارسی : بر این پایه اند، هستند

واژه های حرف "ع" - پیشنهاد کاربران