binman

binning

<hr> معنی : دوربین دو چشمی، دارای دو چشم <hr> معانی دیگر : برای هر دو چشم در آن واحد، دو چشمی

معنی : دوربین دو چشمی، دارای دو چشم معانی دیگر : برای هر دو چشم در آن واحد، دو چشمی

binocular

binocular cue

binocular diplopia

binocular disparity

binocular microscope

binocular tube

binocular visual field

binoculard

binoculars

binoculers

<hr> معنی : دو جملهای، دوجمله ای <hr> معانی دیگر : (جمله ی ریاضی شامل دو ردیف عدد که با نشان + یا - به هم وصل شده باشند) دوبندی، دوجمله ای در جبر و مقابله

معنی : دو جملهای، دوجمله ای معانی دیگر : (جمله ی ریاضی شامل دو ردیف عدد که با نشان + یا - به هم وصل شده باشند) دوبندی، دوجمله ای در جبر و مقابله

binomial

binomial congruence

<hr> (آمار) توزیع دو جمله ای، توزیع دوبندی

(آمار) توزیع دو جمله ای، توزیع دوبندی

binomial distribution

binomial test

binx

<hr> (عامیانه)، زندگینامه، زیست نامه (به ویژه اگر کوتاه باشد)، پیشوند: وابسته به زیست یا زیست شناسی، زیست -، زی -، زیوا [biography و biochemistry]

(عامیانه)، زندگینامه، زیست نامه (به ویژه اگر کوتاه باشد)، پیشوند: وابسته به زیست یا زیست شناسی، زیست -، زی -، زیوا [biography و biochemistry]

bio augmentation

bio batch

bio bibliography

bio bloom

bio care

bio digester

bio drama

bio finishing

bio food

bio inert

bio inspired

bio mechanic

bio poison

bio sensors

bio sketch

bioabsorbable

bioabsorption

bioaccumulant

bioaccumulate

<hr> (فرایند جمع شدن تدریجی مواد شیمیایی مضر و فضولات صنعتی در بافت های زنده به ویژه بافت های بدن انسان) زیست باره

(فرایند جمع شدن تدریجی مواد شیمیایی مضر و فضولات صنعتی در بافت های زنده به ویژه بافت های بدن انسان) زیست باره

bioaccumulation

bioaccumulative

<hr> (دارای قابلیت کنش و واکنش با بافت زنده یا سازواره ی زنده) زیست کنش ور

(دارای قابلیت کنش و واکنش با بافت زنده یا سازواره ی زنده) زیست کنش ور

واژه های حرف "b" - پیشنهاد کاربران