پیشنهاد کاربران

cabledrop

cables

cabling

<hr> معنی : اطاق کارگران قطار، اشپزخانه کشتی <hr> معانی دیگر : (انگلیس) آشپزخانه ی کشتی (galley هم می گویند)

معنی : اطاق کارگران قطار، اشپزخانه کشتی معانی دیگر : (انگلیس) آشپزخانه ی کشتی (galley هم می گویند)

caboose

cabot ring

<hr> معنی : کابوتاژ، تجارت ساحلی، کشتیرانی ساحلی <hr> معانی دیگر : کشتیرانی ساحلی (بین بندرهای کشور)، کشتیرانی درون مرزی، هواپیمایی درون مرزی، ترابری مسافر و بار در داخل کشور

معنی : کابوتاژ، تجارت ساحلی، کشتیرانی ساحلی معانی دیگر : کشتیرانی ساحلی (بین بندرهای کشور)، کشتیرانی درون مرزی، هواپیمایی درون مرزی، ترابری مسافر و بار در داخل کشور

cabotage

<hr> (پایه ی میز و صندلی که به خارج انحنا دارد و ته آن پنجه مانند است) پایه ی پنچه شیری

(پایه ی میز و صندلی که به خارج انحنا دارد و ته آن پنجه مانند است) پایه ی پنچه شیری

cabriole

<hr> معنی : درشکه دو چرخه <hr> معانی دیگر : کالسکه ی یک اسبه و دارای طاق کروکی، (در سابق) اتومبیل کروکی

معنی : درشکه دو چرخه معانی دیگر : کالسکه ی یک اسبه و دارای طاق کروکی، (در سابق) اتومبیل کروکی

cabriolet

cabron

cabs

<hr> معنی : توقفگاه تاکسی، ایستگاه درشکه <hr> معانی دیگر : ایستگاه تاکسی

معنی : توقفگاه تاکسی، ایستگاه درشکه معانی دیگر : ایستگاه تاکسی

cabstand

<hr> currency adjustment charge بازرگانى : هزینه تعدیل نرخ ارز

currency adjustment charge بازرگانى : هزینه تعدیل نرخ ارز

cacaphony

cacatory

cacel

caceled

<hr> معنی : نهانگاه، مخزن، ذخیره گاه، چیز ذخیره، چیز نهان شده، پنهان کردن <hr> معانی دیگر : (جایی که شکارچیان و غیره در آنجا خوراک و ملزومات خود را پنهان می کنند) نهانگاه، نهفتگاه، آبشتگاه، پسله، چیز پنهان شده، جای امن و امان (برای پنهان شدن یا پنهان کردن)، پنهانگاه، خلوتگاه، در نهفتگاه ذخیره کردن، در آبشتگاه نهفتن، آبشتن

معنی : نهانگاه، مخزن، ذخیره گاه، چیز ذخیره، چیز نهان شده، پنهان کردن معانی دیگر : (جایی که شکارچیان و غیره در آنجا خوراک و ملزومات خود را پنهان می کنند) نهانگاه، نهفتگاه، آبشتگاه، پسله، چیز پنهان شده، جای امن و امان (برای پنهان شدن یا پنهان کردن)، پنهانگاه، خلوتگاه، در نهفتگاه ذخیره کردن، در آبشتگاه

cache

cache machine

cachectia

<hr> معنی : نزار، ضعیف البنیه، مبتلا بسوء هاضمه وضعف <hr> معانی دیگر : نزار، ضعیف البنیه، مبتلا بسوء هاضمه وضعف

معنی : نزار، ضعیف البنیه، مبتلا بسوء هاضمه وضعف معانی دیگر : نزار، ضعیف البنیه، مبتلا بسوء هاضمه وضعف

cachectic

cachectin

<hr> معنی : مهر، کاشه، خاصیت، کپسول <hr> معانی دیگر : هرگونه نشان یا حرکت یا گفتار حاکی از رضایت، (سند یا نامه ی رسمی) مهر، مهر و موم (رجوع شود به: letter de cachet)، (داروسازی) کپسول، پوشش دارو، (تمبر یادبود) نقش ویژه، خاتم، پهن

معنی : مهر، کاشه، خاصیت، کپسول معانی دیگر : هرگونه نشان یا حرکت یا گفتار حاکی از رضایت، (سند یا نامه ی رسمی) مهر، مهر و موم (رجوع شود به: letter de cachet)، (داروسازی) کپسول، پوشش دارو، (تمبر یادبود) نقش ویژه، خاتم، پهن

cachet

<hr> معنی : نزاری، سوء هاضمه، ضعف بنیه وعوارض ان، زردی صورت <hr> معانی دیگر : (پزشکی) نزاری (لاغری و ضعف معمولا به واسطه ی بیماری ممتد)، لاغری و ناتوانی، رنجوری (cachexy هم می گویند)، cachexy : طب ضعف بنیه وعوار­ ان

معنی : نزاری، سوء هاضمه، ضعف بنیه وعوارض ان، زردی صورت معانی دیگر : (پزشکی) نزاری (لاغری و ضعف معمولا به واسطه ی بیماری ممتد)، لاغری و ناتوانی، رنجوری (cachexy هم می گویند)، cachexy : طب ضعف بنیه وعوار­ ان

cachexia

caching

cachipun

<hr> معنی : هرزه درایی، غدغد، وراجی، صدای مرغ در حالت تخم گذاری، قات قات کردن <hr> معانی دیگر : صدای مرغ در آوردن، قدقد کردن، قیق کردن، قه قه خندیدن، قهقهه زدن، (مثل مرغ کرچ) قات قات کردن، بلند بلند حرف زدن، قاه قاه، حرف مفت، چرند، شلمک، صدای مره درحالت تخم گذاری، غدغد مثل غاز

معنی : هرزه درایی، غدغد، وراجی، صدای مرغ در حالت تخم گذاری، قات قات کردن معانی دیگر : صدای مرغ در آوردن، قدقد کردن، قیق کردن، قه قه خندیدن، قهقهه زدن، (مثل مرغ کرچ) قات قات کردن، بلند بلند حرف زدن، قاه قاه، حرف مفت، چرند، شلمک، صدای مره درحالت تخم گذاری، غدغد مثل غاز

cackle

<hr> روح پلید، شیطان، دیو، کابوس

روح پلید، شیطان، دیو، کابوس

cacodemon

cacoepy

<hr> خط بد، بد خطی، دژ نگاری، املاء غلط

خط بد، بد خطی، دژ نگاری، املاء غلط

cacography

cacophonic

<hr> معنی : صدای ناهنجار و خشن، بدصدایی، بداهنگی <hr> معانی دیگر : صدای گوشخراش، صدای ناهنجار، دژ آوا

معنی : صدای ناهنجار و خشن، بدصدایی، بداهنگی معانی دیگر : صدای گوشخراش، صدای ناهنجار، دژ آوا

cacophony

cacosmia

cacotrophy

cactaceae

cacti

cactoblastis

cactoblastis moth

caculate

caculating

caculus

<hr> (noun) (برنامه ی کامپیوتری که روش های طراحی را با اصول تولید صنعتی تلفیق می کند مثلا در ساختن طرح سیم کشی های دقیق و پیچیده) کدکم

(noun) (برنامه ی کامپیوتری که روش های طراحی را با اصول تولید صنعتی تلفیق می کند مثلا در ساختن طرح سیم کشی های دقیق و پیچیده) کدکم

cad cam

cada una de

cadaid

cadaster

cadastral map

cadastral mapping

cadastral surveying

<hr> معنی : جسد، لاشه، نعش <hr> معانی دیگر : (بیشتر در مورد انسان) جسد، لاش، نعش (به ویژه برای تشریح)، نعش انسان، جسد برای تشریح

معنی : جسد، لاشه، نعش معانی دیگر : (بیشتر در مورد انسان) جسد، لاش، نعش (به ویژه برای تشریح)، نعش انسان، جسد برای تشریح

واژه های حرف "c" - پیشنهاد کاربران