<hr> مترادف اهدا : پیشکش، تقدیم، نثار، وقف، هدیه <hr> برابر پارسی : پیشکش، ارمغان، پیش کش

مترادف اهدا : پیشکش، تقدیم، نثار، وقف، هدیه برابر پارسی : پیشکش، ارمغان، پیش کش

اهدا

اهدا مجدد

اهدا نان

<hr> برابر پارسی : پیشکش کردن

برابر پارسی : پیشکش کردن

اهدا کردن

اهدا کننده

<hr> برابر پارسی : ارمغان، پیش کش

برابر پارسی : ارمغان، پیش کش

اهداء

اهداء کردن

اهداء کننده

اهدایی

اهرام

اهرام یا لنگر پل متحرک

اهرم

اهرم اهنی

اهرم جعبه ماکو

اهرم دنده

اهرم ساعت

اهرم سکان

اهرم سکان کشتی

اهرم لوله توپ

اهرم چوبی

اهرم کردن

<hr> مترادف اهریمن : ابلیس، اهرمن، دیو، شیطان، عفریت، پلید، خبیث، نابکار <hr> متضاد اهریمن : اهورا

مترادف اهریمن : ابلیس، اهرمن، دیو، شیطان، عفریت، پلید، خبیث، نابکار متضاد اهریمن : اهورا

اهریمن

اهریمنی

<hr> مترادف اهسته : ( آهسته ) آرام، بتدریج، بطی ء، تانی، درنگ، کند، ملایم، نرم، نرم نرمک، یواش <hr> متضاد اهسته : ( آهسته ) تند، سریع

مترادف اهسته : ( آهسته ) آرام، بتدریج، بطی ء، تانی، درنگ، کند، ملایم، نرم، نرم نرمک، یواش متضاد اهسته : ( آهسته ) تند، سریع

اهسته

اهسته القاء کردن

اهسته اهسته اهنگ را تند تر کنید

اهسته بازمزمه ادا کردن

اهسته تر کردن

اهسته تکان دادن

اهسته جریان یافتن

اهسته جوشاندن یا پختن

اهسته جوشانیدن

اهسته جوشیدن

اهسته حرکت کردن

اهسته خالی کردن

اهسته دست زدن به

اهسته دنبال کسی رفتن

اهسته دویدن

اهسته رو

اهسته زدن

اهسته زدن به

اهسته صحبت کننده

اهسته ناپدید شونده

اهسته و دزدکی کاری کردن

اهسته و سنگین در حرکت

اهسته و محکم حرکت کردن

اهسته و کشیده ادا کردن

اهسته پختن

مترادف و متضاد

واژه های حرف "ا" - مترادف و متضاد