صفحه اصلی
مترادف و متضاد
واژه های حرف "د" - مترادف و متضاد
در مسابقه چیره شدن
در مسیر
در مسیر باد
در مشارکت با
در مشروب افراط کردن
در مضیقه
در مضیقه قرار دادن
در معبد قرار دادن
در معرض
در معرض افتاب قرار دادن
در معرض باد سرد
در معرض باد گذاردن
در معرض بودن یا قراردادن
در معرض تهمت
در معرض خطر گذاشتن
در معرض رطوبت قرار دادن
در معرض فروش قرار دادن
در معرض مخاطره قرار دادن
در معرض مخاطره گذاشتن
در معرض نسیم
در معرض نمایش قرار دادن
در معرض هوا گذاشتن
در معرض گذاری
در معرض گذاشتن
در مقابل
در مقابل دارا
در مقابل فشار مقاومت کردن
در مقابل پولی
در مقام مقایسه
در مقام منیعی قرار دادن
در ملازمت کسی بودن
در منجلاب فرو بردن
در منزل
در منسوجات
در مهره پشت
در مورد یکه
در موسسه یا بنگاه قرار دادن
در موضوع
در موقع
در مکان دیگر
در مکانی
در میان امدن
در میان انداختن
در میان اوردن
در میان اینده
در میان خود پذیرفتن
در میان سطر نویسی
در میان سطرها نوشتن
بیشتر