<hr> مترادف نمازگزار : ماموم، مصلی، نمازخوان، نمازکن، نمازگر، نمازی

مترادف نمازگزار : ماموم، مصلی، نمازخوان، نمازکن، نمازگر، نمازی

نمازگزار

<hr> مترادف نمام : بدگو، خبرچین، سخن چین، غماز، مفتری، ناسزاگو، واشی، واشیه، همام <hr> برابر پارسی : سخن چین

مترادف نمام : بدگو، خبرچین، سخن چین، غماز، مفتری، ناسزاگو، واشی، واشیه، همام برابر پارسی : سخن چین

نمام

<hr> مترادف نمامی : بدگویی، تضریب، تهمت، خبربری، دوبهمزنی، سخن چینی، سعایت

مترادف نمامی : بدگویی، تضریب، تهمت، خبربری، دوبهمزنی، سخن چینی، سعایت

نمامی

نماپردازی کردن

نمای جانبی

نمای خارجی

نمای ساختمان

نمای سر در

نمای مرمر

نمایات

<hr> مترادف نمایان : آشکار، باهر، پدید، پدیدار، پیدا، جلوه گر، ظاهر، علنی، متجلی، محسوس، مشهود، معلوم، نمودار، واضح، هویدا <hr> متضاد نمایان : مخفی، ناپیدا

مترادف نمایان : آشکار، باهر، پدید، پدیدار، پیدا، جلوه گر، ظاهر، علنی، متجلی، محسوس، مشهود، معلوم، نمودار، واضح، هویدا متضاد نمایان : مخفی، ناپیدا

نمایان

نمایان ساختن

نمایان شدن

نمایان کردن

نمایاندن

<hr> مترادف نمایش : ارائه، عرضه، نمود، تئاتر، تعزیه گردانی، شبیه، بروز، جلوه، خودنمایی

مترادف نمایش : ارائه، عرضه، نمود، تئاتر، تعزیه گردانی، شبیه، بروز، جلوه، خودنمایی

نمایش

نمایش با اشاره و حرکات

نمایش با شکوه

نمایش بدون گفتگو

نمایش بر روی پرده تلویزیون

نمایش برای جمعاوری اعانه

نمایش بزرگ سیرک

نمایش به وسیله علائم

نمایش تفریحی

نمایش توام با موسیقی و رقص

نمایش حزن انگیز

نمایش خنده اور

نمایش خنده دار

نمایش دادن

نمایش دادنی

نمایش دار

نمایش در فضای باز

نمایش در قایق

نمایش دروغی

نمایش دهنده

نمایش رنگین کمان

نمایش سطحی و بد

نمایش سوارکاری

نمایش شبانه

نمایش صامت مخصوصا با ماسک

نمایش صامت و بدون حرف

نمایش غیر عادی

نمایش فرعی

نمایش فرعی بین دو پرده

نمایش قوس قزحی

نمایش لال بازی و دلقک بازی

نمایش مجاز

نمایش مجدد فیلم

مترادف و متضاد

واژه های حرف "ن" - مترادف و متضاد