صفحه اصلی
فهرست واژه
واژه های حرف "ب"
با صفایی
با صلح و صفا
با صمغ پوشاندن
با صورت آشکار
با صورت بر کف بار
با صورت برافروخته از غضب و خشم
با صورت روبه پایین
با ضد عفونی
با ضرب نوک انگشت یا ناخن
با ضرب وجرح مشروب ساختن
با ضربات تند
با ضربات تند و سبک پاک کردن
با ضربات تند و متوالی
با ضربات پیاپی زدن
با ضربت بزمین کوبیدن
با ضربت بیهوش کننده ای حریف رابزمین زدن
با ضربدر مشخص کردن
با ضربه زدن
با ضربه های تند و متوالی
با ضربه های ملایم پهن کردن
با ضربه کوتاه و رو به پایین زدن
با ضعف
با طراوت
با طراوت کردن
با طرب
با طربناکی
با طعم میوه (شراب)
با طعنه استهزاء کردن
با طلا پوشاندن
با طمانینه
با طمطراق
با طناب از کوه فرود آمدن
با طناب بستن
با طناب بلند کردن
با طناب به دنبال کشیدن
با طناب در زیر کشتی کشیدن
با طناب نگه داشتن
با طناب پوسیده ی کسی توی چاه رفتن یا خود را توی چاه انداختن
با طناب کشیدن
با طول و تفصیل شرح دادن
با طیب خاطر
با ظرافت
با ظرافت و زیبایی
با ظرافت و فشار کم
با ظرافت وزیرکی انجام دادن
با ظرف
با ظلم رفتار کردن
با عاطفه
بیشتر