صفحه اصلی
فهرست واژه
واژه های حرف "ظ"
ظرف استوانه شکل
ظرف اش
ظرف اشغال
ظرف اشیای مذهبی
ظرف اندازه گیری
ظرف انگلیسی
ظرف اگار
ظرف برای بریان کردن
ظرف برای جوشاندن
ظرف برای کباب کردن
ظرف برواره
ظرف برگ خشک
ظرف بزرگ ابخوری
ظرف بزرگ اشپزخانه
ظرف بزرگ خمیر درست کردن
ظرف بزرگ لبه دار
ظرف بزرگ مسی پلو
ظرف بزرگ پلو خوری
ظرف بستنی
ظرف بظرف کردن
ظرف بلور
ظرف بَرواره
ظرف بی هوازی
ظرف بیضی شکل
ظرف ترشی
ظرف جمع اوری میوه
ظرف جوشاندن اب
ظرف جوهر و مرکب
ظرف حاوی گاز فشرده
ظرف حلبی
ظرف حلبی نفت
ظرف حلبی کوچک
ظرف حمل مصالح
ظرف خامه
ظرف خشک کن
ظرف خمیرکاغذی قالبی
ظرف خوراک پزی سفالی یا شیشه ای
ظرف خوراک پزی سفالی یاشیشه ای
ظرف خوراک یکنفره
ظرف خوردنی
ظرف درویشی
ظرف دم کردن چای
ظرف رامکین
ظرف رختشویی
ظرف رنگرزی
ظرف رنگریزی
ظرف روغن
ظرف روغن مالی به موتور
بیشتر