صفحه اصلی
فهرست واژه
واژه های حرف "ف"
فاشیه
فاشیون ساکالا
فاصابتکم
فاصابه
فاصابها
فاصابهم
فاصبح
فاصبحت
فاصبحتم
فاصبحوا
فاصبر
فاصبروا
فاصحاب
فاصخه
فاصد
فاصدع
فاصدق
فاصطادوا
فاصفاکم
فاصفح
فاصل
فاصلح
فاصلحوا
فاصله
فاصله (موسیقی)
فاصله 1
فاصله 2
فاصله ء زیاد
فاصله ابر کانونی
فاصله اجتماعی
فاصله از مبدا
فاصله افتادن
فاصله اقلیدسی
فاصله انداختن
فاصله انداز
فاصله ای
فاصله ایست
فاصله ایمن
فاصله بعید
فاصله بندی
فاصله بندی درزه
فاصله بندی کردن (چاپ)
فاصله بندی کردن در کامپیوتر و ماشین تحریر
فاصله بین تارهای صوتی
فاصله بین دو سیناپس
فاصله بین دو پرده نمایش
فاصله بین دو چرخ عقب وسایط نقلیه
فاصله بین دو چیز
بیشتر