<hr> معنی : ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن <hr> معانی دیگر : (از سلطنت) کناره گیری کردن، دست برداشتن، صرفنظر کردن، عاق کردن، از ارث محروم کردن، استعفا کردن یا دادن، (مسئولیت) سلب کردن، از عهده ی خود برداشتن، تفوی­ کردن، محروم کردن ازارک

معنی : ترک گفتن، واگذار کردن، تفویض کردن، محروم شدن، کناره گیری کردن، استعفا دادن معانی دیگر : (از سلطنت) کناره گیری کردن، دست برداشتن، صرفنظر کردن، عاق کردن، از ارث محروم کردن، استعفا کردن یا دادن، (مسئولیت) سلب کردن، از عهده ی خود برداشتن، تفوی­ کردن، محروم کردن ازارک

abdicate

abdicated

abdicated emperor

abdicates

abdicating

<hr> معنی : استعفا، کناره گیری <hr> معانی دیگر : استعفا، کناره گیری

معنی : استعفا، کناره گیری معانی دیگر : استعفا، کناره گیری

abdication

abdication of the throne

abdications

abdicative

abdicator

abdiel

abdig

abdis

abditive

abdolute

<hr> معنی : شکم، بطن <hr> معانی دیگر : (مهره داران) بخش داخلی بدن از سینه تالگن خاصره

معنی : شکم، بطن معانی دیگر : (مهره داران) بخش داخلی بدن از سینه تالگن خاصره

abdomen

abdomen obstipum

abdomens

abdoment

abdomin

<hr> معنی : شکمی، بطنی، ماهیان بطنی <hr> معانی دیگر : مربوط به شکم، وریدهای شکمی

معنی : شکمی، بطنی، ماهیان بطنی معانی دیگر : مربوط به شکم، وریدهای شکمی

abdominal

abdominal actinomycosis

abdominal aortic aneurysm

abdominal band

abdominal belt

abdominal breathing

abdominal cavity

abdominal delivery

abdominal distention

abdominal dropsy

abdominal external oblique muscle

abdominal hysterectomy

abdominal muscle

abdominal nerve plexus

abdominal pain

abdominal pains

abdominal pregnancy

abdominal reflex

<hr> (کالبدشناسی) ناحیه ی شکمی (هریک از نه بخشی که شکم به آن تقسیم می شود)

(کالبدشناسی) ناحیه ی شکمی (هریک از نه بخشی که شکم به آن تقسیم می شود)

واژه های حرف "a"