kapoks

kapoor

<hr> (پزشکی) چنگار گوشتی کاپوزی، سرطان گوشتی کاپوزی، سارکوم کاپوزی

(پزشکی) چنگار گوشتی کاپوزی، سرطان گوشتی کاپوزی، سارکوم کاپوزی

kaposi's sarcoma

kapote

kapow

<hr> کاپا (نام دهمین حرف الفبای یونانی و برابر با k)، حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف gt;کاف lt; فارسی وk انگلیسی است

کاپا (نام دهمین حرف الفبای یونانی و برابر با k)، حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف gt;کاف lt; فارسی وk انگلیسی است

kappa

kappa coefficient

kappa kappa gamma

kappa test of concordance

kappa-meson

kapparah

kappas

kappe

kappie

kappland

kapron

kapsam

kapteyn distribution

kapton

kapuka

kapur

kapustinite

<hr> <b>معنی</b> : منکوب، از کار افتاده، کاملا شکست خورده <hr> <b>معانی دیگر</b> : (خودمانی) خراب، تباه، نابود

معنی : منکوب، از کار افتاده، کاملا شکست خورده معانی دیگر : (خودمانی) خراب، تباه، نابود

kaput

kaputt

kar98

kara

<hr> زبان آنها، قره قالپاک (طایفه ای از مردم ترک زبان که در جمهوری ازبکستان زیست می کنند)،عضو این طایفه

زبان آنها، قره قالپاک (طایفه ای از مردم ترک زبان که در جمهوری ازبکستان زیست می کنند)،عضو این طایفه

kara kalpak

kara kalpak autonomous republic

kara kum

<hr> دریای کارا (شاخه ای از اقیانوس شمالگان یا منجمد شمالی که میان جزیره ی نووایا زملیا و سیبری قرار دارد)

دریای کارا (شاخه ای از اقیانوس شمالگان یا منجمد شمالی که میان جزیره ی نووایا زملیا و سیبری قرار دارد)

kara sea

kara sevde

kara-kalpak

karaage

karabagh

karabagh rug

karabiner

karaburan

<hr> شهر کراچی (بزرگترین شهر پاکستان)

شهر کراچی (بزرگترین شهر پاکستان)

karachi

karacul

karagan

karagoz

karahana

<hr> عقیده به نص تورات، رداحادیک

عقیده به نص تورات، رداحادیک

karaism

<hr> کاریته (نام فرقه ی یهودی که در سده ی هشتم میلادی در خاورمیانه به وجود آمد و تلمود را مردود شمرد و فقط انجیل را قبول داشت)، عضو این فرقه

کاریته (نام فرقه ی یهودی که در سده ی هشتم میلادی در خاورمیانه به وجود آمد و تلمود را مردود شمرد و فقط انجیل را قبول داشت)، عضو این فرقه

واژه های حرف "k"