kotwal

kotwalee

kotwali

kotyle

koudou

koulan

koulibiaca

koum

koumakoy delwa kassir

koumis

koumises

<hr> کومیس، کومیز، قومیس، نوشابه اى که تاتارها ازشیرمادیان درست مى کنند

کومیس، کومیز، قومیس، نوشابه اى که تاتارها ازشیرمادیان درست مى کنند

koumiss

koumisses

koumys

koumyses

koumyss

koumysses

koungmiut

kouprey

koupreys

kouproh

kourbash

kouros

kousin

kousso

koutekite

kouza

<hr> (نام بازرگانی هم جوشی از آهن و نیکل و کبالت) کوار

(نام بازرگانی هم جوشی از آهن و نیکل و کبالت) کوار

kovar

kovc michal

kovdorskite

kovil

kowabunga

kowagmiut

kowhai

kowloon

kowloosa

<hr> سجده کردن، کرنش کردن، پیشانی بر زمین نهادن، (مجازی) زیاده خود را کوچک کردن، (سابقا در چین) زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن (به نشان احترام به سلاطین و بزرگان)، سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی برروی زمین، پیشانی برخاک نهادن

سجده کردن، کرنش کردن، پیشانی بر زمین نهادن، (مجازی) زیاده خود را کوچک کردن، (سابقا در چین) زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن (به نشان احترام به سلاطین و بزرگان)، سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی برروی زمین، پیشانی برخاک نهادن

واژه های حرف "k"