kuman

kumara

kumari

kumbaloi

kumbi

kumbuk

kumeyaay

kumhar

kumi

kumiko

kumis

<hr> (از ریشه ی ترکی)، قمیز (شیر مادیان یا شتر که تاتارها تخمیر کرده و به عنوان مشروب می آشامند)، کومیس، کومیز، قومیس، نوشابه ای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند

(از ریشه ی ترکی)، قمیز (شیر مادیان یا شتر که تاتارها تخمیر کرده و به عنوان مشروب می آشامند)، کومیس، کومیز، قومیس، نوشابه ای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند

kumiss

kumite dachi

kumkum

<hr> کومل، عرق زیره، نوشابه المانی زیره دار

کومل، عرق زیره، نوشابه المانی زیره دار

kummel

kummer relation

kumminost

kumogakure

<hr> (گیاه شناسی) درخت کوم کوات (جنس fortunella خانواده ی rue و بومی کشور چین و آسیای جنوب خاوری)، میوه کوم کوات

(گیاه شناسی) درخت کوم کوات (جنس fortunella خانواده ی rue و بومی کشور چین و آسیای جنوب خاوری)، میوه کوم کوات

kumquat

kumquat tree

kumrah

kumshaw

kumyk

kumys

kumyses

kumyss

kuna

kunai

kunbi

kundalini

kundalini yoga

kundera

kundry

kundsen methode

kuneitra

kunekle

kuneste

kung

<hr> کونگ فو (ورزش پدافندی چینی ـ برخلاف کاراته حرکات چرخشی را مورد تاکید قرار می دهد)

کونگ فو (ورزش پدافندی چینی ـ برخلاف کاراته حرکات چرخشی را مورد تاکید قرار می دهد)

واژه های حرف "k"