lakist

lakke

lakmus

lakota

lakovis

laksa

lakshmi

<hr> (از ریشه ی فارسی) قرمز، لاکی

(از ریشه ی فارسی) قرمز، لاکی

laky

lala

lalaland

lalaloopsy

lalapalooza

lalaqui

lalia

lalisa manoban

<hr> (اسکاتلند) وابسته به دشت(های اسکاتلند)

(اسکاتلند) وابسته به دشت(های اسکاتلند)

lallan

lallands

<hr> (زبان شناسی) گویش لالنز (گویش انگلیسی مردم دشت های اسکاتلند) (lallan هم می گویند)

(زبان شناسی) گویش لالنز (گویش انگلیسی مردم دشت های اسکاتلند) (lallan هم می گویند)

lallans

<hr> رجوع شود به: lambdacism، تلفظ حرف ر

رجوع شود به: lambdacism، تلفظ حرف ر

lallation

lallemantia

lallemantia iberica

lallemantia royleana

lalling

lally

<hr> (عامیانه) رجوع شود به: lollygag

(عامیانه) رجوع شود به: lollygag

lallygag

lallygagged

lallygagging

lallygags

lalondeite

laloneurosis

lalopathies

<hr> روانشناسى : اختلال گویایى

روانشناسى : اختلال گویایى

lalopathy

<hr> روانشناسى : گفتن هراسى

lalophobia

<hr> روانشناسى : فلج دستگاه صوتى

روانشناسى : فلج دستگاه صوتى

laloplegia

lalun sandstone formation or lalun or lalun

<hr> معنی : فرار، فرار کردن، زدن <hr> معانی دیگر : مخفف: (انجیل) کتاب مراثی، (قدیمی - خودمانی) زدن، کوفتن، گریختن، به چاک زدن، (امریکا - خودمانی)، فرار ناگهانی (به ویژه از زندان)، گریز، فرار کردن گریختن، (خودمانی) فرار کردن گریختن، فرار، زدن

معنی : فرار، فرار کردن، زدن معانی دیگر : مخفف: (انجیل) کتاب مراثی، (قدیمی - خودمانی) زدن، کوفتن، گریختن، به چاک زدن، (امریکا - خودمانی)، فرار ناگهانی (به ویژه از زندان)، گریز، فرار کردن گریختن، (خودمانی) فرار کردن گریختن، فرار، زدن

lam a bad guy

<hr> تلفظ حرف ر مانند لام

lam dacism

<hr> معنی : شتر بی کوهان امریکای جنوبی، لاما، کشیش بودایی، رنگ زرد مایل بقرمز <hr> معانی دیگر : لاما (کشیش مذهب لاماگرایی در تبت)

معنی : شتر بی کوهان امریکای جنوبی، لاما، کشیش بودایی، رنگ زرد مایل بقرمز معانی دیگر : لاما (کشیش مذهب لاماگرایی در تبت)

lama

lamaic

<hr> لاماگرایی، مذهب لاما (نوعی از مذهب بودایی که در تبت و مغولستان رواج دارد)، دین بودایی در تبت

لاماگرایی، مذهب لاما (نوعی از مذهب بودایی که در تبت و مغولستان رواج دارد)، دین بودایی در تبت

واژه های حرف "l"