palmately

palmately-lobed

palmatifid

palmatilobate

palmation

palmatipartite

palmatisect

palmatisected

palmature

palmchrist

palmcrist

palmed

palmella

palmellaceae

palmellaceous

palmelloid

<hr> زائر، (قدیم) زائر عازم مکان های مقدس فلسطین که به نشان قصد خود برگ نخل حمل می کرد، زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند <hr> palmer(worm) یکجور کرم مودار که درخت میوه رااسیب میرساند

زائر، (قدیم) زائر عازم مکان های مقدس فلسطین که به نشان قصد خود برگ نخل حمل می کرد، زوار امکنه مقدسه که دو برگ خرما را صلیب وار به امکنه مقدسه حمل میکنند palmer(worm) یکجور کرم مودار که درخت میوه رااسیب میرساند

palmer

palmer boulus flume

palmer drought severity index

palmer hydrological drought index

palmer jonathan

palmer raids

palmer scan

palmerin

palmers

palmerston

palmerworm

palmery

palmesthesia

<hr> (معماری) آذین به شکل برگ نخل، آذین نخلی

(معماری) آذین به شکل برگ نخل، آذین نخلی

palmette

palmettes

<hr> معنی : نخل باد بزنی <hr> معانی دیگر : (گیاه شناسی) داز، نخل ایرانی، نخلک (انواع نخل هایی که برگ های بادبزن مانند دارند به ویژه نخل کلمی یا sabal palmetto که بومی جنوب شرقی ایالات متحده است)، سبز نخلی

معنی : نخل باد بزنی معانی دیگر : (گیاه شناسی) داز، نخل ایرانی، نخلک (انواع نخل هایی که برگ های بادبزن مانند دارند به ویژه نخل کلمی یا sabal palmetto که بومی جنوب شرقی ایالات متحده است)، سبز نخلی

واژه های حرف "p"