tachistoscopic

tachistoscopically

tachists

tachogenerator

tachogram

tachograph

tachography

<hr> <b>معنی</b> : سرعت سنج، اندازه گیر سرعت چرخش، سرعت نما <hr> <b>معانی دیگر</b> : (دستگاه سنجش سرعت یا میزان چرخش محور یا چرخ) تندی سنج، دور سنج

معنی : سرعت سنج، اندازه گیر سرعت چرخش، سرعت نما معانی دیگر : (دستگاه سنجش سرعت یا میزان چرخش محور یا چرخ) تندی سنج، دور سنج

tachometer

tachometer method

tachometers

tachometric

<hr> تندی سنجی، دور سنجی، سرعت پیمائی، سرعت سنجی

تندی سنجی، دور سنجی، سرعت پیمائی، سرعت سنجی

tachometry

tachophobia

tachoscope

tachs

tachy-

tachyarrhythmia

tachyauxesis

<hr> (پزشکی) تپش قلب، ضربان شدید قلب، تند نبضی، تند دلی

(پزشکی) تپش قلب، ضربان شدید قلب، تند نبضی، تند دلی

tachycardia

tachycardiac

tachydidaxy

tachygen

tachygenesis

tachyglossal

tachyglossate

tachyglossidae

tachyglossus

tachygraph

tachygraphic

tachygraphical

tachygraphist

tachygraphometer

<hr> (به ویژه متون یونانی و لاتین باستان یا قرون وسطی) تندنویسی، تند نویسی، تند نگاری

(به ویژه متون یونانی و لاتین باستان یا قرون وسطی) تندنویسی، تند نویسی، تند نگاری

tachygraphy

tachyhydrite

tachylalia

tachylite

tachylogia

tachylyte

tachylyte or tachylite

tachylytic

<hr> (مساحی - دستگاه سنجش فواصل و ارتفاعات) دوری یاب، دوربین مسافت سنج، دوربین مساحی، دوربین مسافت یاب، دوربین پیمایش بلندی یا فاصله

(مساحی - دستگاه سنجش فواصل و ارتفاعات) دوری یاب، دوربین مسافت سنج، دوربین مساحی، دوربین مسافت یاب، دوربین پیمایش بلندی یا فاصله

tachymeter

tachymetric

<hr> (ذره ی اتمی تصوری دارای انرژی واقعی و سرعت نور ولی دارای جرم خیالی) تکیان

(ذره ی اتمی تصوری دارای انرژی واقعی و سرعت نور ولی دارای جرم خیالی) تکیان

واژه های حرف "t"