کلمه جو
صفحه اصلی

ذوالاکمام

لغت نامه دهخدا

ذوالاکمام . [ ذُل ْ اَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) خداوند کانازها. دارای کاردها. صاحب طلعها. || گُل ِ یَخ . (و به این معنی مستحدث است ).



کلمات دیگر: