کلمه جو
صفحه اصلی

ذوالرحم

لغت نامه دهخدا

ذوالرحم . [ ذُرْ رَ ح ِ ] (ع ص مرکب ) اُمّی . مادری . (برادر، خواهر) برادران یا خواهران که از مادر یکی و از پدر جدا باشند. بطنی ، مقابل صلبی .



کلمات دیگر: