کلمه جو
صفحه اصلی

ذورای

لغت نامه دهخدا

ذورای . (ع ص مرکب ) خداوند رای : و او «جمیل بن معمر» مردی بود عاقل و ذورای و حافظ. (تفسیر ابوالفتوح رازی ص 295).



کلمات دیگر: