کلمه جو
صفحه اصلی

ذوعقب

لغت نامه دهخدا

ذوعقب . [ ع َ ] (ع ص مرکب ) فرس ذوعفو و عقب ، فعفوه اول عدوه و عقبه ان یعقب محضراً اشد من الاول .



کلمات دیگر: