کلمه جو
صفحه اصلی

راسخه

لغت نامه دهخدا

راسخة. [ س ِ خ َ ] (ع ص ) تأنیث راسخ . (یادداشت مؤلف ). محکم و استوار و پای برجای . و رجوع به راسخ شود.



کلمات دیگر: