کلمه جو
صفحه اصلی

رزآبادی

لغت نامه دهخدا

رزآبادی . [ رَ ] (ص نسبی ) رزابادی . منسوب است به رزآباد که کوچه ای است در مرو. (از انساب سمعانی ).


رزآبادی .[ رَ ] (اِخ ) رزابادی . اسماعیل بن احمد رزآبادی مروزی ، مکنی به ابوالوفاء. از ابوبکر محمدبن عبدالعزیز جنوجردی روایت کرد. و ابوالفتح عبدالغافربن حسین کاشغری لامعی حافظ از او روایت دارد. (از لباب الانساب ).



کلمات دیگر: