رؤیان . [ رُءْ ] (ع مص ) رؤیة. دیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || رآه عالماً؛ دانستن کسی را دانشمند. (منتهی الارب ). رجوع به رؤیة شود.
رؤیان
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
رؤیان . [ رُءْ ] (ع مص ) رؤیة. دیدن کسی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || رآه عالماً؛ دانستن کسی را دانشمند. (منتهی الارب ). رجوع به رؤیة شود.