کلمه جو
صفحه اصلی

زیرکاس

لغت نامه دهخدا

زیرکاس . (اِ مرکب ) زیرکاسه :
گر فلک با تو هم آورد شود در هر باب
زیرکاسی بزن و نیست کنش همچو حباب .

میرنجات (از آنندراج ).




کلمات دیگر: