کلمه جو
صفحه اصلی

سبزمیدان

لغت نامه دهخدا

سبزمیدان . [ س َ م َ ] (اِخ ) از جمله ٔ توابع تنکابن مازندران است . رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 14 شود.


سبزمیدان . [ س َ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گتوند بخش گتوند شهرستان شوشتر واقع در 23 هزارگزی جنوب گتوند و 2 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ دزفول به شوشتر. هوای آن گرم و دارای 100 تن سکنه است . آب آنجا از رودخانه ٔ کارون تأمین میشود. محصول آن غلات . شغل اهالی زراعت .و راه آن در تابستان اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


سبزمیدان . [س َ م ِ ] (اِخ ) نام محله ای است از محلات ساری . رجوع به فهرست سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو شود.



کلمات دیگر: