کلمه جو
صفحه اصلی

سرآخر

فارسی به عربی

أخيراً


فرهنگ معین

( ~ . خُ) (اِمر.) رییس اصطبل .


لغت نامه دهخدا

سرآخر. [ س َ خ ُ ] (اِ مرکب ) اسب سر طویله یعنی اسبی که بر سر همه ٔ اسبان مقدم بندند. و با واو معدوله هم آمده است که سرآخور باشد. (برهان ) (آنندراج ) (جهانگیری ) :
طویله زدند آخُر انگیختند
بسرآخران بر علف ریختند.

نظامی (از آنندراج ).



گویش مازنی

پایان – سرانجام



کلمات دیگر: