کلمه جو
صفحه اصلی

سرآوری

لغت نامه دهخدا

سرآوری . [ س َ وَ ] (حامص مرکب ) گرد آوری . (آنندراج ) (غیاث ). نگهبانی :
اگر بجاست دل اعضا همه بجای خودند
کند سرآوری گله را شبان تنها.

نعمت خان عالی (از آنندراج ).




کلمات دیگر: