کلمه جو
صفحه اصلی

سردروا

لغت نامه دهخدا

سردروا. [ س َ دَرْ ] (ص مرکب ) غافل . گمراه . سردرهوا: سامد؛ سردروادارنده و پیوسته رونده از شتر و جز آن . (منتهی الارب ).



کلمات دیگر: