سرغلطیدن . [ س َ غ َ دَ ] (مص مرکب ) سخت بیمار افتادن . (یادداشت مؤلف ). || از نو بیمار شدن . (یادداشت مؤلف ).
سرغلطیدن
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
سرغلطیدن . [ س َ غ َ دَ ] (مص مرکب ) سخت بیمار افتادن . (یادداشت مؤلف ). || از نو بیمار شدن . (یادداشت مؤلف ).