شابرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) قریه ای است در پنج فرسنگی مرو. (انساب سمعانی ). قریه ای است در پنج فرسنگی مرو و برخی از روات بدان منسوبند. (معجم البلدان ).
شابرآباد
لغت نامه دهخدا
کلمات دیگر:
شابرآباد. [ ب َ ] (اِخ ) قریه ای است در پنج فرسنگی مرو. (انساب سمعانی ). قریه ای است در پنج فرسنگی مرو و برخی از روات بدان منسوبند. (معجم البلدان ).