شادی آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) تولید شادی کردن . ایجاد طرب کردن :
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد.
|| شادی کردن :
گر بی تو شادی آرم هرگز مباد شادی
ور بی تو باده نوشم ، نوشم مباد باده .
بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنوم
شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد.
حافظ.
|| شادی کردن :
گر بی تو شادی آرم هرگز مباد شادی
ور بی تو باده نوشم ، نوشم مباد باده .
امیرمعزی (از آنندراج ).